گفتمش آهای ! ماه پیشانو ؟

گفت جون جونم؟ 

گفتم احوال این روزای دلت؟ 

گفت به مثابه ی غنچه خشک شده سر بوته! 

گفتم ای بابا:/ یعنی انقده خشک ؟

گفت خونه بعثتی تون رو یادته ؟ تو باغچه تون یه بوته گل رز داشتن از دزفول آورده بودین . یه سال که کلی غنچه سرخ داده بود یهویی هوا خیلی سرد شد ؟ غنچه ها سر بوته همون جوری سیاه شدند ؟

گفتم آره .

گفت همون جوری. خشک نشدم از  گذشتن زمان و سر رسیدن فصل خستگی . یهویی سوم سرما دل تازه رسته ام رو خشد :/

گفتم ای بابا . ای بابا :(


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Gail فابريکالا خرید فروش پرده توری پلاستیکی مغناطیسی آهنربایی biniazan.blogfa.com حسینیه شهدای دشت کربلا شهرستان میبد solovedolls از انچه ناراضیم کنکور آسان است اینجا که من ایستاده ام کلینیک فنی و تخصصی بتن ایران ( کلینیک بتن ایران )